جدول جو
جدول جو

معنی بد نام - جستجوی لغت در جدول جو

بد نام
مشهور ببدی معروف ببدی، مرضی است که اسب و استر و خر را بهم رسد سراجه
فرهنگ لغت هوشیار
بد نام
رسوا، بی آبرو، کسی که به بدی معروف شده
تصویری از بد نام
تصویر بد نام
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بد نامی
تصویر بد نامی
بد نام بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی نام
تصویر بی نام
گمنام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از با نام
تصویر با نام
سر شناس، مشهور، شناخته، معروف، نامدار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بد نما
تصویر بد نما
بد شکل بد صورت زشت کریه المنظر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بد کام
تصویر بد کام
بد اندیش بد طینت بد ذات بد خواه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی نام
تصویر بی نام
آنکه یا آنچه اسم ندارد، بی اسم، گمنام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بی نام
تصویر بی نام
Nameless, Untitled
دیکشنری فارسی به انگلیسی
безымянный , без названия
دیکشنری فارسی به روسی
безіменний , без назви
دیکشنری فارسی به اوکراینی
bezimienny, bez tytułu
دیکشنری فارسی به لهستانی
无名的 , 无标题的
دیکشنری فارسی به چینی
sem nome, sem título
دیکشنری فارسی به پرتغالی
senza nome, senza titolo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
sin nombre, sin título
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
naamloos, zonder titel
دیکشنری فارسی به هلندی
ไร้ชื่อ , ไม่มีชื่อ
دیکشنری فارسی به تایلندی
tanpa nama, tanpa judul
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
لا اسم له , غير مسمّى
دیکشنری فارسی به عربی
बिन नाम , बिना शीर्षक
دیکشنری فارسی به هندی
אֵין שֵׁם , ללא כותרת
دیکشنری فارسی به عبری
無名の , 無題の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
이름 없는 , 제목 없는
دیکشنری فارسی به کره ای
asiyejulikana, bila kichwa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
নামহীন , শিরোনামহীন
دیکشنری فارسی به بنگالی
بے نام , بے عنوان
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بدنام
تصویر بدنام
معروف به بدی، بی آبرو، رسوا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بدنام
تصویر بدنام
((بَ))
دارای شهرت بد، معروف به بدی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بدنام
تصویر بدنام
Disreputable, Infamous, Notorious
دیکشنری فارسی به انگلیسی
сомнительный , позорный , печально известный
دیکشنری فارسی به روسی
von schlechtem Ruf, berüchtigt
دیکشنری فارسی به آلمانی